اصولگرایان نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی از اجرای ترانههای میهنی به سبک و سیاق نزدیک به ایدئولوژی مورد نظر آیتالله خامنهای استقبال کردهاند و آن را پاسخی به جریانهای حامی «پروژهٔ نزاع شکاف اجتماعی ملتگرایی و امتگرایی» دانستهاند.
اما همه چیز با خارج شدن رهبر جمهوری اسلامی از پناهگاه یا به گفته هوادارانش «کمینگاه»، بیستو سه روز پس از جنگ اسرائیل علیه ایران، در مراسم مذهبی شب تاسوعا رنگ دیگری به خود گرفت.
محمود کریمی ۵۶ ساله مداح نزدیک به رهبر در این مراسم با دادن بغض به صدایش خطاب به حاضران در مراسم گفت که او درخواست کرده تا قطعهای وطنی را که او این روزها خوانده بخواند.
قطعهای که اصولگرایان و پایگاههای اطلاعرسانیشان، آن را بازخوانی «ای ایران» نامیدهاند و برخی هم نام تازه «ایران خدایی» را به آن دادهاند که با محتوای خواندهشده، نزدیکی بیشتری دارد.
نوحهٔ محمود کریمی بر روی ترانهای از تورج نگهبان ترانهسرای سرشناس به نام «ایران-ایران» بنا شده که آهنگ آن از محمد سریر است و محمد نوری آن را در آلبوم «دلاویزترین» اجرا کرده است.
آقای کریمی در نوحهٔ خود تنها شبهضرباهنگ ترانه را همراه با ابیات ابتدایی و دو مصرع میانی حفظ کرده و بر روی آن، کلمات دیگری سوار کرده که از اساس ارتباطی با محتوای اثر ماندگار «ایران-ایران» ندارد.
اجرای محمود کریمی بیشتر ملغمهای است از نوعی ملیگرایی شیعی که وطن را در نمایی بیرونی با محتوای بنیادگرایی شیعی بدون وفاداری به نام خالقان اثر در همآمیخته تا روحیهٔ زخمخوردهٔ ایدئولوژی حکومتی از یک جنگ ۱۲ روزه را با احساسات میهنی ترمیم کند.
شهیار قنبری ترانه سرا، آهنگساز و خواننده مقیم لسآنجلس با اشاره به صحنهٔ رفتن محمود کریمی نزد رهبر جمهوری اسلامی و زانو زدن در مقابل او که روی صندلی نشسته است، این صحنهها را صحنه آخر یک شوخی با کسانی میداند که به گفتهٔ این هنرمند، قربانی حکومتی شدهاند که در مواردی حق زندگی و کار را از هنرمندان در سرزمینشان گرفته است و حالا در «غیبت آنان هر کاری که میخواهد با آثارشان انجام میدهد».
آقای قنبری میگوید، این اجراها نشان میدهد که تکلیف حکومت با خودش روشن نیست و وقتی به ملیگرایی رجوع میکند، نه تنها دیر است بلکه تنها کمک میکند تا «جوکهای» تازه ساخته شود.
این اولین بار نیست که ترانههای هنرمندانی که فعالیتشان در ایران محدود و یا ممنوع شده، بازخوانی میشود و در مواردی، افراد مجری، در این ترانهها تغییرات دلخواهشان را بدون کسب اجازه از خالقان اصلی آثار ایجاد میکنند.
پنج سال پیش بنیامین در برنامه «دورهمی» با اجرای مهران مدیری، ترانهٔ «کودکانه» سرودهٔ شهیار قنبری را با حفظ چارچوب ملودیک اثر و ابیاتی پراکنده از آن به شکل دلخواه خود اجرا کرد که با واکنش تند این ترانهسرا و اسفندیار منفردزاده آهنگساز اثر در غیبت خوانندهٔ آن فرهاد روبهرو شد.
اما این بار داستان از جنس دیگری است؛ «ای ایران» اثر روحالله خالقی-حسین گلگلاب و بنان، «سپیده» اثر محمدرضا لطفی (سایه) و محمدرضا شجریان، «دوباره میسازمت وطن» آهنگ و اجرای داریوش- شعر سیمین بهبهانی و تنظیم اریک، همگی در قامت اجراهایی به سبک مداحان در مراسم مذهبی این روزها خوانده شدهاند.
در یک مورد، خوانندهٔ چپکوک و مطرح داخل ایران، راغب، «ای ایران» را در مسجدی در شهر یزد بدون ارکستر اجرا کرد. در قسمتی از این اجرا مردان سیاهپوش دستان خود را باز میکنند و با همخوانی «در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما...» دستانشان را بر سینه میکوبند.
شهیار قنبری استفاده از این ترانهها در بستر برنامههای مذهبی نوحهخوانی و افزودن محتوایی ناهمگون با بافت اثر را به «حس یک بساط ورشکسته به تقصیر» تعبیر میکند.
درست در نقطهٔ مقابل، تفسیر اصولگرایان از این اقدام مداحان حکومتی این است که اجراهای یاد شده، نه از فرم بیرون زده است و نه از محتوا.
اما با دقت در دستکاریهای صورت گرفته میتوان متوجه شد که کلمات به سادگی و از روی یک احساس زیباییشناختی مذهبی تغییر نکردهاند. در تصنیف مشهور «سپیده» که در بین ایرانیان به «ایران، ای سرای امید» شهرت دارد. کلمه «شادی» با کلمه «عزت» جایگزین و اینگونه مرثیهخوانی شده است؛ «شکوه "عزت" افزون است».
محمود کریمی در ادامه، توصیفاتی مذهبی را جایگزین کلمات سرودهشده توسط «سایه» کرده است و برای اینکه تصنیف از ریتم خارج نشود، از حاضران میخواهد تا «حیدر،حیدر، حیدر یا حیدر» را برای بازنوازی ملودی همخوانی کنند.
شهیار قنبری از بنیانگذاران ترانهسرایی نوین ایران معتقد است که اگر این افراد میدانستند چه میکنند و چه میگویند، ایران وسط یک جنگ ناخواسته نبود که نمیدانیم به کجا خواهد کشید.
آقای قنبری از خانه موسیقی که در اینباره سکوت کرده، انتقاد میکند و بر این باور است که انتظاری از این نهاد صنفی غیر دولتی در ایران نمیتوان داشت.
این هنرمند، خانه موسیقی ایران را «بخشی از مشکل» میداند و میگوید، باید هنرمندان خارج از کشور و مردمی که برای گوشهایشان ارزش قائل هستند به این وضعیت اعتراض کنند.